روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است
اگر کند یوسف زهرا نظری؛نوروز است.
لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنش
آسمان چشم براه قدمش هر روز است
"""آللهم عجل لولیک الفرج"""
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیداند
سالها؛میلادی وشمسی همه بی خورشیدند
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوشست
فصلها را همه با فاصله ات سنجیدند
تو بیایی همه ساعتها،ثانیه ها
از همین امروز همین لحظه همین دم عیدند.
[ یادداشت ثابت - یکشنبه 90/12/29 ] [ 12:11 صبح ] [ سرباز ولایت ]
[ نظر ]