• وبلاگ : زمزم ولايت
  • يادداشت : معلم...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اي کاش که يک دانه تسبيح تو بودم

    تا دست کشي بر سر سودا زده من

    (يا صاحب الزمان)


    چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدي

    چه بـغـضهـا کـه در گـلو رسـوب شـد نيـامـدي

    خلـيل آتشين سـخن ؛ تبر بـه دوش بت شکن

    خــداي مـا دوباره سـنگ و چـوب شـد نيامـدي

    بـراي مـــا کـه خــســته ايــم نه ؛ ولــي

    براي عــده اي چـه خــوب شـد نيامــدي

    تـمـام طـول هفته را به انتظار جـمعه ام

    دوباره صبح؛ ظهر؛ نه غروب شد نيامدي

    پاسخ

    اللهم عجل لوليك الفرج